پله پله تا انسانیت

اصول زندگی و کار

پله پله تا انسانیت

اصول زندگی و کار

برای رسیدن به هدف غائی، نیاز به اصولی است که البته ابزار این اصول به تعداد انسانها تعدد دارد.
اخلاق مداری اصولی دارد و صرفا به ناراحتی و خوشحالی مخاطب بستگی ندارد، در مسیر انسانیت و بزرگمنشی رعایت مواردی چون شناخت انسانیت، کنترل خشم، مدیریت استرس، مدیریت زمان، شناخت روشهای تصمیم گیری، شناخت روش های حل مسئله،شناخت تیپ های شخصیتی، شناخت گستره ی استعدادهای شخصی، شناخت انگیزه های شخصی، شناخت خود و در نهایت کنترل و تمرین و پالایش عملکرد در ادوار مختلف ضروری است.
پس از روتین شدنِ فرآیندِ شناخت و عمل به آن، این انسان آماده و حاصلخیز برای هر نوع بذرِ زندگی و برداشتِ مثبتِ آن میشود.

قدرت "نه" گفتن

سه شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۴۱ ب.ظ

چقدر توانایی "نه" گفتن دارید؟


در بیشتر سمینارها و نشست‌هایی با مضمون متافیزیک، بخشی از زمان به استفاده از کلمات مثبت و جذب انرژی مثبت و شناخت ماهیت انرژی و اینگونه مسائل صرف می‌شود و اینقدرها که درمورد جذب صحبت می‌شود، به راهکارهای دفع انرژی‌ منفی و اینگونه مسائل پرداخته نمی‌شود، به همین منوال نیز آنقدرها که بر روی مذاکره و گرفتن پاسخ مثبت از مخاطب تاکید می‌شود بر گفتن جواب "نه" در شرایط مختلفی که به نفع شما و یا سازمان شما نیست تاکید نمی‌شود. "نه" گفتن مهارتی است که با آموزش و تمرین بهبود می‌یابد.
افرادی که تجربه‌ی نسبتا زیادی در مذاکره دارند از این اصل باخبرند که دستیابی به پاسخ مثبتِ مخاطب، یک‌روی سکه است و طرف دیگر مذاکره، توانایی در "نه گفتن" و یا جوابی منفی به مخاطب است (در مقابل خواسته‌هایی که امکان دارد اخلاقی یا منطقی نباشند و شاید هم اخلاقی و منطقی هستند اما از عهده‌ی ما خارج‌اند).
پس دو تمرین مهم: 1. گرفتن پاسخ مثبت از مخاطب و 2. دادن پاسخ منفی به مخاطب
همیشه این را در نظر بگیرید که پاسخ منفی برای خوشحال یا ناراحت کردنِ طرف مقابل نیست و از دید طرف مقابل به داستان نگاه نکنید،‌ بلکه از دیدگاه خود و سازمانتان به داستان نگاه کنید و باز هم تاکید میکنیم که خود را جای مخاطب قرار ندهید و همزاد پنداری نکنید.
در بیشتر مذاکره‌ها و گفتگوها "نه گفتن" پایان یک گفتگو نیست بلکه شروعی برای یک مذاکره است.
اصولا کسی که پاسخی منفی شنیده است از تمام سعی و انرژی خود برای تبدیل پاسخ منفی به مثبت استفاده می‌کند و یا حداقل سعی می‌کند که کورسویی از امیدواری را از طرف مقابل بگیرد و این مورد زمانی اتفاق میافتد که فرد انتظار شنیدنِ جواب منفی را نداشته باشد و به همین دلیل مذاکره‌ای احساسی آغاز می‌شود.
البته فردی که جواب منفی داده است نیز در اکثر موارد دچار ناراحتی می‌شود و این به این دلیل است که انسان ذاتا مایل به ایجاد رضایت و خوشحالی برای دیگران است پس به همین دلیل زمانی که فرد پاسخی منفی می‌دهد بطور اتوماتیک سعی در ضعیفتر کردنِ اثر آن پاسخ دارد و به اصطلاح به رقیق کردنِ موضع مشغول می‌شود (Position Dilution)، برای مثال: کارفرمایی در اداره‌ای به یکی از کارمندان اینگونه خطاب می‌کند: با اینکه سالیانی ست که درحال انجام این کار هستی اما هنوز هم برای برنامه‌ریزی‌اش مشکل داری، البته خیلی از افراد رو میشناسم که اینطوری بودن و خودمم چندسال اول عین خودت بودم.
احتمالا زمانی که جواب منفی می‌دهید، با دو حالت مواجه‌ می‌شوید:
اول.مذاکره با مخاطبتان: باید از پس قانع کردنِ مخاطبتان برآیید.
دوم. مذاکره با خودتان: باید از پسِ مذاکره با خودتان برآیید تا اینکه احساس بدی که درونتان بوجود آمده است را برطرف کنید.
در فرهنگ ایرانیان ملاحظه‌کاری و توجه به دیگران از ویژگی‌های ارزشمند و مثبت است که البته این فرهنگ موجب کاسته شدنِ صراحت کلام ما ایرانیان در مذاکرات و تعاملات روزمره می‌شود و همانگونه که در سومین پاراگراف مطرح شد ما خودمان را جای مخاطب قرار می‌دهیم و جملات را به گونه‌ای انتخاب می‌کنیم که به احساسات و عواطب مخاطبمان آسیبی وارد نشده و یا اینکه کمترین آسیب وارد شود.
در فرهنگهایی که ارتباط غیرمسقیم (indirect communication) نوعی ارزش محسوب می‌شود، در بیشتر مواقع صریح بودن را نوعی بی ادبی می‌دانند، برای مثال اگر در جامعه‌ای با این نوع فرهنگ‌ از یکی از دوستانتان ماشینش را برالی چند روز قرض بخواهید، صراحتا نمی‌گوید که نخیر به این دلایل (خودم نیاز دارم،‌ به دست فرمانِت اعتمادی ندارم، قلبا تمایل دارم ماشین در پارکینگ بماند اما به کسی قرض ندهم و ...) مایل نیستم آن را به شما بدهم،‌ تمام سعی خود را می‌کند که بگوید ماشین دستِ برادر، پدر, پدر خانم،‌ عمو،‌ خاله و ... است و تا فلان روز هم ماشین دستِ اوست و خودِ شخص بدونِ وسیله است تا اینکه بطور غیرمستقیم مفهوم حرف خود را رسانده باشد.
بهتر است به نحوی غیرمستقیم حرف نزنیم که مخاطب منظورمان را از این حرف درست متوجه نشود و نداند که جواب مثبت است و یا منفی.
از جمله تبعات این فرهنگ ایجاد امیدواری بیهوده و بی اساس است، اکثر شرکت‌ها در ایران بجای اینکه به مراجعین استخدام اعلام کنند که استعداد شما مطابق با نیازِ این شرکت نیست،‌ می‌گویند "منتظر باشید تماس میگیریم" و این جمله آشناترین جمله در فرهنگ‌هایی با ارتباطات غیرمستقیم است که باعث اتلاف وقت قابل توجهی می‌شود.
برخی از راه‌ حل‌ها برای "نه گفتن":
نه بگوئید و توجه کنید که مخاطب می‌کوشد که به پاسخی مثبت از شما برسد و این طبیعی است،‌ تحت تاثیر قرار نگیرید،‌ این فقط یک درخواست و پاسخ آن درخواست است و هیچ جنگ و جدل و بحثی هم وجود ندارد، از کاه کوه نسازید و ذهن خود را بهیچ عنوان درگیر نکنید.
بهیچ عنوان به هنگام "نه" گفتن به مخاطب امید واهی ندهید.
یک پاسخ منفی طوفانی مانند آمپول عمل می‌کند، اما امید واهی نتنها زمان و فرصت‌ها را هدر می‌دهد، بلکه دردش ممتد و بی توقف است و تا زمانی که از پاسخ منفی مطمئن نشود دردش آرام نمی‌گیرد.  

مطمئن شوید که طرف مقابل متوجه شده است که پاسخ شما منفی است.

  

نویسنده: بهرام متحیر سیگارودی

منبع: motamem.org

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی