جمعه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۳۰ ب.ظ
بنظرتون واقعا به "مدیریت زمان" نیاز است؟
مدیریت زمان هم مانند کلماتی چون افسردگی و بیشفعالی در جامعه بیشتر از استاندارد ممکن رواج پیدا کرده است.
مشکلاتِ زیر واژهی "مدیریت زمان" را بیش از آنچه که هست به نظر میآورد.
1.یافتنِ راهکاری درست یا نادرست برای "مسئلهای نادرست"
اگر از اول تشخیصتان این باشد که مشکل از عدم مدیریت زمان است و برای آن تلاش کنید، مطمئنا زمان زیادی را برای حل مسئلهای اشتباه صرف خواهید کرد و این خود عدم مدیریت زمان است.
2.رویاهایی بزرگ و هدف گذاری غیرواقعی برای آن
175سالهام و تازه میخواهم ویولن زدن را بیاموزم یا میخواهم شرکتی در یکی از زیرمجموعههای تکنولوژی high-tech راهاندازی کنم و غیره، اما حیف که زمانم بسیار کم است، (غافل از اینکه 175 سال عمر کردهام و در این سالها همیشه با محدودیتی مانند "زمان کم است" وقت خود را لحظه لحظه تحت الشعاع قرار دادهام). به هرترتیب یک شروعِ استاندارد بهتر از یک پایانِ بیشروع است، شروع کنید و سعی کنید در زمانبندی عجله نکنید.
3.ضعف عمده در مهارتهای تصمیمگیری و اولویتبندی تصمیمها
با ص100هزارتومان برای خرید اسباببازی کودکانه به فروشگاه رفتهاست و بجای انتخاب بین دو اسباب بازی 60هزارتومانی و 50 هزارتومانی و خرید یکی از آنها، 10هزارتومان نیز قرض میکند و هردوی آنها را میخرد، ضعفی از این بزرگتر که بجای تصمیمگیری و رفع گزینه، هردو گزینه را به بهای قابل تحمل و در برخی مواقع به بهای غیر قابل تحمل و جبران ناپذیر انتخاب میکند!
فرد میخواهد مهارت زبان انگلیسی، کامپیوتر و موسیقی را با پایهای نسبتا متوسط در هرکدام از مهارتها در فرصتی دوساله تسلط پیدا کند و در کنار این موارد مقالهی خود را تکمیل کرده و شغلی نیز دست و پا کند که مبلغی در جیبش باشد که بتواند برای مهاجرت تحصیلی هم اقدام کند، کنار هم قرار دادنِ این موارد خود مهارتی است به نام تصمیم گیری و اولویت بندی و 2سال زمان هم زمانِ ایدهآلی برای جمع و جور کردنِ این موارد نیست و نباید مسئله را بجای مهارت تصمیمگیری و اولویتبندی به گردنِ مدیریت زمان انداخت.
4.ضعف در برون سپاری اختیارات (تفویض اختیار)
شاید در تفویض کارها درست عمل نمیکند که زمان کم میآورد، شاید تجربهی این را داشته باشید که بجای خودتان یکی از دوستان یا آشنایانتان را برای انجام کاری مثل تحویل گرفتن لباسی از تعمیرات لباس فرستاده باشید، و اصولا هم لباس به تناسبی که شما میخواستید نبوده و مجبور بودید یکبار دیگر وقت بگذارید و خودتان برای تعویض آن بروید و یا نامه ای را بجای اینکه خودتان بنویسید به دوستتان سپردهاید و بجای ده دقیقه وقت برای نوشتن آن نیم ساعت وقت برای ویرایش و غلطگیریِ آن صرف کرده اید.
به هرترتیب تفویض اختیار نیز مهارتی است که ضعف در آن خود را بصورت مدیریت زمان نشان میدهد.
5. کمال طلبی
کمال طلبها افرادی هستند که اصولا مایل به نقص در کارهای خود نیستند و به همین منظور برای کاری 10دقیقهای زمانی 30 دقیقهای صرف میکنند، از یک نوشتهی کوچک گرفته تا برگزاری مهمانی کوچک و بزرگ، پس این مسئله برای این افراد طبیعی است که بجای برنامه ریزی و کنترل کمال طلبیشان، نقص را بر گردنِ مدیریت زمان بیاندازند.
6. عدم شناخت روشهای حل مسئله و ضعف در مهارت حل مسئله
بجای اینکه مسائل را بصورت ریشهای حل کنیم، به راهحلهای مقطعی قانع میشویم و مطمئنا هراز چند گاهی مجددا درگیر حل این مسائل میشویم و بدنبال خاطی مختلف نیز میگردیم و همین مورد سبب اتلاف وقت میشود، در نظر بگیرید که دوستانی انتخاب کردهایم که بودن کنار آنها زمانمان را تلف میکند، اما بجای اینکه روابطمان با آن دوستان را کنترل کنیم، مسئله را به گردنِ مدیریت زمان میاندازیم و قصد میکنیم که برای زمانهایی که بعد از دیدار با دوستان میماند برنامه ریزی کنیم.
7. مشکل تعویق در انجام کار و یا بعبارت سادهتر اهمال کاری
امروز شنبه ست و جمعهی پیشِرو عروسی برادر یا خواهرتان است و شما نیز میخواهید اتومبیل خود را ماشین عروس کنید، اصولا سفارش گل آرایی، کارواش، خرید گل و شیرینی، هماهنگی با فیلمبردار، بردن کت و شلوار به اتوشویی و غیره دغدغه اش از یک ماه پیش با افراد همراه است و تا پایان عروسی هم ادامه دارد، عرف است که برای هماهنگی های گل آرایی از یک هفته قبل اقدام میکنند، شما در نظر بگیرید که باک ماشین نسبتا خالیست و شما هم از صبح ساعت 8 تا 4 بعد از ظهر ادارهاید و بعد از آنکه به خانه میرسید حوصلهی بیرون رفتن و بنزین زدن را ندارید، اگر امروز و فردا حوصله نکنید، مطمئنا شما بدلیل اهمال کاری، مجبورید در روز سوم یا چهارم کارها را با استرس و هول هولکی انجام دهید و فقط یک لحظه در نظر بگیرید که صبح عروسیست و شما با لباسی آراسته به پمپ بنزین میروید و کمی از بنزین بر روی لباستان هم میریزد، این مورد ارتباطی با مدیریت زمان و یا ضعف در این مهارت ندارد و ارتباط مستقیمی با انگیزه و حوصلهی شما در انجام کار و به تبع ان به تعویق انداختن کار دارد .
اگر ما بدلیل رودربایستی و خجالت کشیدن توانِ گفتن "نه" را نداریم، چنگ انداختن به مدیریت زمان، به معنیِ افزایش ظرفیت خودمان برای پذیرفتن و انجام کارهای دیگران بدون توجه به خودمان است. در این صورت ما قربانیِ رفتار خودمان میشویم.
نویسنده: بهرام متحیر سیگارودی
۰
۰
۹۷/۰۵/۱۲