پله پله تا انسانیت

اصول زندگی و کار

پله پله تا انسانیت

اصول زندگی و کار

برای رسیدن به هدف غائی، نیاز به اصولی است که البته ابزار این اصول به تعداد انسانها تعدد دارد.
اخلاق مداری اصولی دارد و صرفا به ناراحتی و خوشحالی مخاطب بستگی ندارد، در مسیر انسانیت و بزرگمنشی رعایت مواردی چون شناخت انسانیت، کنترل خشم، مدیریت استرس، مدیریت زمان، شناخت روشهای تصمیم گیری، شناخت روش های حل مسئله،شناخت تیپ های شخصیتی، شناخت گستره ی استعدادهای شخصی، شناخت انگیزه های شخصی، شناخت خود و در نهایت کنترل و تمرین و پالایش عملکرد در ادوار مختلف ضروری است.
پس از روتین شدنِ فرآیندِ شناخت و عمل به آن، این انسان آماده و حاصلخیز برای هر نوع بذرِ زندگی و برداشتِ مثبتِ آن میشود.

انسان 2

يكشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۵۶ ب.ظ

کمال روحانی

به‌طور طبیعی عده‌ی انگشت‌شماری قادرند تا به کمال روحانی خود برسند، اما به تعداد اندکی از افراد این فرصت داده می‌شود که حتی با وجود شکست‌های به ظاهر دنیایی و یا مرگ، به عظمت انسانی دست یابند، و این چیزی است که هرگز نمی‌توان در شرایط معمولی بدان نائل آمد.افراد معمولی مصداق سخنان بیسمارک به شمار می‌آیند که او می‌گفت: "زندگی همانند نشستن بر روی صندلی دندانپزشکی است، چون انسان پیوسته منتظر برآمدن دردناکترین لحظات عمر خود است‌،‌درحالی که آن لحظات سپری شده‌اند". با دگرگونی این جمله میتوان گفت که بیشتر سربازان و زندانیان و افرادی مشابه آنها، معتقدند که فرصت‌های طلایی زندگی خود را از دست داده‌اند، در صورتی که هنوز بسیاری از این فرصت‌ها فرا نرسیده‌اند و انسان می‌تواند در تجارب و موقعیت‌های پیش‌آمده پیروزمندانه بیرون آید و زندگی انباشه از درد و رنج را به پیروزی درونی سوق دهد. یا اینکه آن هماورد را نادیده انگارد و مانند اکثر سربازان و زندانیان، زندگی ساده‌ی گیاهی را برگزیند. (در مثالهای مطرح شده‌ی زیر سختترین شرایط در نظر گرفته شده است، مانند پادگان یا زندان و امثالهم).

به مسائل کوچکی که در شرایط سخت، بزرگ جلوه میکنند اهمیتی ندهید،‌ مثلا پادگان یا زندان اسرا را در نظر بگیرید که برای زنده بودنتان باید بجنگید و کوچکترین آرزوی زمانِ‌آزادیتان، در زندان به بزرگترین آرزوی زندگیتان بدل می‌شود و فکرتان درگیر گرسنگی،‌ کاری با عذاب کمتر، خوابیدن برای زنده ماندن و نه استراحت کردن برای لذت بردن و غیره می‌شود و سوالاتی مانند اینکه ایا پادگان یا زندان امشب غذا می‌دهند؟ (اگر ندهند بنظرتان میتوانید کاری برای ارائه‌ی غذا کنید؟)،‌ آیا امشب در کار اجباریِ پادگان و یا زندان می‌توانم سر وقت به محل کار برسم که بتوانم با آشنایان خود در آن کار همراه شوم؟ آیا میتوانم امشب با سرگروه طرح رفاقت و آشنایی بریزم که احیانا سخت نگیرد؟! این گونه سوالات و درگیری ذهنی اوضاع و احوال امید و روح و روان را خدشه دار کرده و قدرت فکر و تمرکز را از انسان می‌رباید، برای اصلاح این نوع دیدگاه بهتر است تخیلاتتان را فعال کنید و اوضاع بسیار شیرینی را تصور کنید که همه چیزش آرامش بخش است و هیچ فشاری بر شما نیست،‌ با این کار امید به بیرون از محیط بسته را در خود پرورش میدهیم که همین امید تضمینِ تحمل درد و  سختی‌هاست است.


نویسنده: بهرام سیگارودی


منبع: برگرفته از کتاب انسان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی