پله پله تا انسانیت

اصول زندگی و کار

پله پله تا انسانیت

اصول زندگی و کار

برای رسیدن به هدف غائی، نیاز به اصولی است که البته ابزار این اصول به تعداد انسانها تعدد دارد.
اخلاق مداری اصولی دارد و صرفا به ناراحتی و خوشحالی مخاطب بستگی ندارد، در مسیر انسانیت و بزرگمنشی رعایت مواردی چون شناخت انسانیت، کنترل خشم، مدیریت استرس، مدیریت زمان، شناخت روشهای تصمیم گیری، شناخت روش های حل مسئله،شناخت تیپ های شخصیتی، شناخت گستره ی استعدادهای شخصی، شناخت انگیزه های شخصی، شناخت خود و در نهایت کنترل و تمرین و پالایش عملکرد در ادوار مختلف ضروری است.
پس از روتین شدنِ فرآیندِ شناخت و عمل به آن، این انسان آماده و حاصلخیز برای هر نوع بذرِ زندگی و برداشتِ مثبتِ آن میشود.

انسان 3

دوشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۴۶ ق.ظ

امید به زندگی تضمینی برای زندگی


اسپینوزا در کتاب اخلاق خود می‌گوید: "چون تصوری دقیق از عواطف رنج کشیده بیابیم، دیگر عواطف، رنجی نخواهند کشید".
زمانی که یک زندانی امید به آینده‌ی خود را از دست می‌‌دهد، محکوم به نیستی و فنا می‌شود و با از دست دادن ایمان به آینده،‌ تکیه گاه معنوی خود را نیز به یکباره از دست می‌دهد. او خود باعث سقوط خویش و گرفتار فرسودگی جسمانی و روانی خویش می‌شود و ناگهان این فروپاشیدگی تبدیل به بحران می‌شود و البته این رنجِ بحران دیگر برای شخصی که گرفتارش می‌شود محسوس نیست بلکه برای همقطارانِ او غیرقابل تحمل می‌شود. شروعِ جریانِ این بحران بدین گونه ست که: زندانی یک روز صبح بلند نمی‌شود و لباس نمی‌پوشد و برای شستن خود و رژه صبحگاهی آماده نمی‌شود. التماس و تهدید و فشار هم دیگر سودی ندارد. همانجا به روی زمین می‌خوابد و به سختی تکان می‌خورد و اجازه‌ی انتقالش به بیمارستان را هم نمی‌دهد و از دریافت هرگونه کمکی امتناع می‌ورزد و بعبارتی او زندگی را طوری مبازد که در جای خود کثیف کاری می‌کند بدونِ اینکه از این کار آزاری ببینید و همین روند در صورتی که سریعا درمان نشود باعث از دست رفتنِ فرد می‌شود. 
برای مثال: فردی زندانی خوابی دیده بود که 30 روز دیگر از زندان آزاد می‌شود، و از این امید واهی بسیار خوشحال بود، او تمام امید زندگی‌اش را به خوابی که دیده بود پیوند داد و به عبارتی با این کارش به خودش فقط 30روز تضمین زندگی داده بود، در دو روز مانده به 30اُمین روز تبی عجیب بدنش را فراگرفت و در یک روز مانده به 30امین روز شروع به هذیان گویی کرد و در 30امین روز هم مُرد.
مثالی که عرض شد، مثالی بسیار ساده بود اما ناامیدی و از دست دادنِ زندگی به‌تَبَعِ آن به مراتب ساده‌تر از مثالِ مطرح شده است.


نویسنده: بهرام سیگارودی


منبع: برگرفته از کتاب انسان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی